پسرافتاب
(وبلاگی برای نسل جوان)خدایا انکه در تنها ترین تنهاییم تنهایم گذاشت تو در تنها ترین تنهایش تنهایش نگذار
پنج شنبه 18 مرداد 1392برچسب:, :: 1:39 ::  نويسنده : mohammad       

گریهتورا به خاطر همه کسایی که نشناخته ام دوست میدارم

تورا به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای خاطر نخستین گناه تورا به خاطر دوست داشتن دوست میدارم تورا به جای همه ی کسایی که دوست نمیدارم دوست میدارم.



پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 3:34 ::  نويسنده : mohammad       
 

 "چقدر سخته اونی که دوسش داری بشینه کنارت

از کسی که دوسش داره بگـــه "



دو شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 7:0 ::  نويسنده : mohammad       

می گویند شیشه ها احساس ندارند اما وقتی روی شیشه بخار گرفته ای نوشتم: دوستت دارم آرام گریست....

یه روز معلم پرسید که عشق چند بخشه:
 زود دستمو بردم بالا و گفتم:
 یه بخشه ولی وقتی تو رو دیدم فهمیدم که عشق سه بخشه...
1-آتش دیدن تو  2-شوق با تو بودن۳ - واندوه بی تو بودن



دو شنبه 15 مرداد 1392برچسب:, :: 7:0 ::  نويسنده : mohammad       

 

چند تا دوسم داری ؟ همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...    ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و
 بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین
 ؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی
هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارم .



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 14:47 ::  نويسنده : mohammad       

واقعیتی درباره پسران :

ممکن است تمام روز سرو گوششان بجنبد ،اما قبل از خواب ؛

همیشه به دختری که واقعا دوستش دارند فکر میکنند !...........

 

واقعیتی درباره دختران:

ممکن است تعداد زیادی طرفدار داشته باشند ،اما قلبشان ؛

فقط متعلق به یک نفر خاص است ...



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:سهراب محمد,سپهری,شعرریبا, :: 14:35 ::  نويسنده : mohammad       

شعری از سهراب سپهری...

شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم : زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ هیچ !!! زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایَی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد، قدر این خاطره را ، دریابیم

 



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:د ئ ذ دئرو, :: 3:20 ::  نويسنده : mohammad       

سلام دوستان خوبم ممنون که درطول این مدت که من نبودم بانظراتتون منوهمراهی کردین ممنون



پنج شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 3:5 ::  نويسنده : mohammad       

طاقت بیار طاقت بیار تووی این روزای انتظار

 

 طاقت بیار طاقت بیار توو  سردی شبای تار

 

 طاقت بیارو  قلبت رو به دست تنهایی نده

 

فانوس چشماتو ببخش به این شبای غمزده

 

روزای خوب رو جا نذار توو سختیای روزگار

 

بخاطر منم شده طاقت بیار طاقت بیار

 

زمزمه رسیدن  پشت سکوت جاده ها

 

چندتا قدم مونده فقط بخاطر خدا بیا

 

خسته ای کوله بارتو روی شونه های من بذار

 

راه زیادی اومدیم طاقت بیار طاقت بیار

 

نگو شکستی نگو بریدی منم مثل تو دلم گرفته

 

باید بمونیم طاقت بیاریم توو روزگاری که غم گرفته

 

 



 
درباره وبلاگ

" سلام دوست عزیز به وبلاگم خوش آمدی"
آخرین مطالب
پيوندها

برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پسر افتاب و آدرس(sun-boy.loxblog.com)لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک مادر سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 184
بازدید کل : 19515
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 108
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


..